ღ...ღ سايه روشن ღ...ღ
ديشب دريای دلواپسی هايم را غزل غزل گريستم ... اينک آکنده از بغضی ناشکفته با دلتنگی هايم شعر می سرايم ... تو در چشمان مهتابی کدامين ستاره خفته ای که حتی يک لحظه به دنيای روياهايم سرک نمی کشی ...؟ تو در کدامين سرزمين خانه کرده ای که فرياد بلند دردهايم را نمی شنوی ...؟ ای خسته از تکرار تنها دلخوشی ام تکرار لحظه هايست که در اين سراب سوخته با خيالش زنده مانده ام ...
نظرات شما عزیزان:
دُخترکــی که مَعصــوم مـی خَنديـد ..!!
.ممنون میشم بهم سربزنیو نظرتو بگی ..
بازهم ازاین کارو بکن ...لینکت کردم ..ممنون میشم منم بلینکی
کلماتی هستند
که می افتند به خاطر کسانی که مخاطب هستند و نمی فهمند!
طراح : صـ♥ـدفــ |